در لیگ یازدهم، همین لیگی که دیشب سوت پایانش به صدا در آمد، استقلال تهران با خریدهای آنچنانی و با توپ پر کارش را برای قهرمانی آغاز کرده بود اما در ادامه راه دچار مشکلاتی شد و قافیه را به رقبا واگذار کرد.
این تیم موسوم به کهکشانی در نیمفصل اول فوقالعاده ظاهر شد. فقط 15 امتیاز از دست داد و با 6 امتیاز برتری نسبت به سپاهان پا به نیمفصل دوم گذاشت. اما نیمفصل دوم روزهای سختی را برای استقلال تدارک دیده بود و پسانداز آبیها ذره ذره به هدر رفت. در این مطلب سعی شده نقاط تاریک و حسرتبار آبیپوشان در نیمه دوم لیگ مورد اشاره قرار گیرد. نقاطی که اگر استقلال در یکی از آنها بهتر عمل میکرد دستش از رسیدن به جام کوتاه نمیشد.
1-هفته هجدهم؛ بازی با سپاهان در آزادی
استقلال با کولهباری از مصدوم و محروم اما در اوج اعتماد به نفس به مصاف سپاهانی میرود که زلاتکو کرانچار را تازه چند هفتهای است روی نیمکتش میبیند. هنوز تغییر خاصی در نحوه بازی سپاهان به چشم نمیخورد و مصاحبه «مرزبان» پیش از مسابقه گواه آن است که در اصفهان هیچکس به قهرمانی نمیاندیشد. مسابقه آغاز میشود و استقلال با تمام کمبودهایش از شانس بیشتری برای کسب پیروزی برخوردار است. شانسی که بهواسطه موقعیتهای بهتر گلزنی برایش ایجاد شده. لحظه کلیدی بازی با سرنگونی شریفات توسط بیکزاده در داخل محوطه جریمه رقم میخورد. جباری پشت ضربه پنالتی میایستد و با یک ضربه ضعیف به وسط دروازه، توپ را به احمدی تقدیم میکند. اگر آن توپ گل میشد فاصله دو تیم در صدر به عدد 9 میرسید و شاید دیگر انگیزهای برای اصفهانیها باقی نمیماند که از لغزش استقلال در هفتههای بعد استفاده کنند. با این حال این تساوی استقلالیها را مشوش نمیکند، چرا که سپاهان تیمی در حد قهرمانی نشان نمیدهد!!
2-هفته بیستم؛ بازی با مس کرمان در آزادی
کرمانیها به قعر جدول تکیه زدهاند و تفکرات بلاژ هم گرهگشا به نظر نمیرسد اما استقلال با ارائه نمایشی پرانتقاد قادر نیست روی دروازه مس فشار بیاورد. ناگهان سر و کله قاتل استقلال پیدا میشود؛ محسن خلیلی! او برای کُشتن استقلال نیازی به تمرین و قرار داشتن در شرایط مسابقه ندارد. شلیک بینظیرش به تیر میخورد و حسنزاده ریباند را به گل تبدیل میکند تا صدای اعتراض سکوها خطاب به کادر فنی برای اولین بار بلند شود و مظلومی عدهای از هواداران را به خط گرفتن متهم کند. برای درک بلایی که چیرو بر سر استقلال آورده کافی است نگاهی به جدول پایانی لیگ بیاندازید. همین 3 امتیاز استقلال را قهرمان میکرد.
3-هفته بیستویکم - بازی با فجر در شیراز
فجر هم با سرهنگ یاوری شرایطی مشابه مس دارد و روی کاغذ استقلال باید برنده مسابقه باشد. اما بازی ضعیف آبیپوشان با بازگشت رجبزاده به روزهای اوج جوانی توام میشود تا فجر مسیر کامیابی را پیدا کند و استقلال وارد بحران شود. از دست دادن 6 امتیاز در دو بازی متوالی بهترین هدیه برای رقبای استقلال در صدر جدول است. هدیهای حتی فراتر از توقعات رقبا.
4-هفته بیستوچهارم - داربی دراماتیک پایتخت
استقلال بعد از دو برد متوالی مقابل فولاد و تراکتور همچنان صدر جدول را در دست دارد و با روحیه خوب ناشی از کسب 4 برد متوالی در شهرآوردها به مصاف پرسپولیسی میرود که با آوردن دنیزلی به دنبال پیشرفت است. استقلال نیمی از بازیکنانش را در اختیار ندارد اما با این وجود بازی برای آنها رویایی جلو میرود. تا دقیقه 81 استقلال 2-0 برنده است و پرسپولیس ده نفره. مظلومی در آسمانها سیر میکند و هواداران برای او دنبال لقب میگردند. تا اینکه لحظه اعجاز فرا میرسد و با هتتریک 8 دقیقهای ایمون زاید کابوس آبیها رقم میخورد. سپاهان دقیقا از همین هفته به صدر جدول میرسد و دیگر آن را رها نمیکند.
5- امان از تساویهای متعدد خانگی
بعد از فاجعه داربی، نوبت به تساویهای خانگی مقابل تیمهای نهچندان قدرتمند میرسد. سایپا، راهآهن و ذوبآهنی که بحرانش یک فصل به طول انجامید و در دو مسابقه قبلی –حتی در اصفهان- مغلوب آبیها شده بود. در هفتههای پایانی اسم شهرداری سقوطکرده هم به این لیست اضافه شد. به این فکر کنید که هر کدام از این تساویها اگر به پیروزی تبدیل میشد الان جام در دست پایتختنشینها بود. کاری که این تساویهای خانگی با استقلال کردند دستکمی از شکست نداشت.